معنی از پیامبران باستانی

حل جدول

از پیامبران باستانی

ارمیا


پیامبران

رسل


از پیامبران

الیسع

هود

یوشع

لوط

ادریس، جرجیس، ارمیا، اسحاق، یوسف، ایوب، ذکریا


نَفسِ پیامبران

مطمئنه

واژه پیشنهادی

پیامبران

انبیا

رسولان-بزرگان


از پیامبران

ایوب، دانیال

محمد-ادریس-یوسف-موسی

لغت نامه دهخدا

اصحاب پیامبران

اصحاب پیامبران. [اَ ب ِ پ َ ب َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) همراهان و یاران رسل. پیروان پیمبران یا پیغامبران یا پیغمبران.


باستانی

باستانی. (ص نسبی) قدیم. کهن. عتیق. دیرینه. قدیمی:
بکوه اندرون مانده ای دیر گاهی
بسنگ اندرون بوده ای باستانی.
فرخی.
بدان خانه ٔ باستانی شدم
به هنجار چون آزمایشگری.
منوچهری.
بر آن وزن این شعر گفتم که گفته ست
ابوالشیص اعرابی باستانی.
منوچهری.
دلجویی کن که نیکوان را
دلجویی رسم باستانی است.
خاقانی.
|| معمر. سالخورده.

فرهنگ فارسی هوشیار

باستانی

(صفت) قدیمی کهن. یا آثار باستانی. آثار و ابنیه قدیمی و تاریخی اشیا ء عتیقه.

معادل ابجد

از پیامبران باستانی

838

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری